کیفر انکار معاد (قرآن)كيفر انكار معاد با توجه به آیات قرآن عبارت است از: ۱ - سقوط انسانانكار معاد، سبب نابودى و سقوط انسان: «اءِذا مِتنا وكُنّا تُرابًا وعِظمًا اءِنّا لَمَدينون ء • قالَ تاللَّهِ ان كِدتَّ لَتُردين؛ كه وقتى ما مُرديم و خاک و استخوانى پوشيده شديم، بار ديگر زنده مىشويم و جزا داده خواهيم شد؟! مىگويد: به خدا سوگند نزديك بود مرا نيز به هلاكت بكشانى!» مقصود از «لتردين» هلاکت است. ۲ - گرفتاری به عذاب آخرتیانكار معاد، سبب گرفتارى به عذاب آخرتى: ۱. «وقالوا ان هِىَ الّا حَياتُنَا الدُّنيا وما نَحنُ بِمَبعوثين ء • ولَو تَرَى اذ وُقِفوا عَلى رَبّهِم قالَ الَيسَ هذا بِالحَقّ قالوا بَلى ورَبّنا قالَ فَذوقوا العَذابَ بِما كُنتُم تَكفُرون؛ آنها گفتند: غير از اين زندگى دنياى ما چيزى در كار نيست؛ و ما هرگز برانگيخته نخواهيم شد. اگر آنها را به هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان ايستادهاند، ببينى! او به آنها مىگويد: آيا اين حق نيست؟! مىگويند: آرى، قسم به پروردگارمان (حق است) مىگويد: پس مجازات را بچشيد به سزاى آنچه انكار مىكرديد!» ۲. والَّذى قالَ لِولِدَيهِ افٍّ لَكُما اتَعِدانِنى ان اخرَجَ وقَد خَلَتِ القُرونُ مِن قَبلى وهُما يَستَغيثانِ اللَّهَ ويلَكَ ءامِن انَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقولُ ما هذا الّا اسطيرُ الاوَّلين • ء اولكَ الَّذينَ حَقَّ عَلَيهِمُ القَولُ فى امَمٍ قَد خَلَت مِن قَبلِهِم مِنَ الجِنّ والانسِ انَّهُم كانوا خسِرين؛و كسى كه به پدر و مادرش مىگويد: اف بر شما! آيا به من وعده مىدهيد كه من روز قيامت مبعوث مىشوم؟! در حالى كه پيش از من اقوام زيادى بودند (و هرگز مبعوث نشدند)! و آن دو فرياد مىكشند و خدا را به يارى مىطلبند كه: واى بر تو، ايمان بياور كه وعده خدا حق است! امّا او پيوسته مىگويد: اين چيزى جز افسانههاى پيشينيان نيست. آنها كسانى هستند كه فرمان عذاب درباره آنان همراه اقوام كافرى كه پيش از آنان از جنّ و انس بودند تحقّق يافته، به يقين آنان زيانكار بودند.» ۳. «وامّا مَن اوتِىَ كِتبَهُ وراءَ ظَهرِه • ء فَسَوفَ يَدعوا ثُبورا ء • ويَصلى سَعيرا ء • انَّهُ ظَنَّ ان لَن يَحور؛ و امّا كسى كه نامه اعمالش به پشت سرش داده شود، بزودى فرياد مىزند واى بر من كه هلاك شدم! و در شعلههاى سوزان آتش مىسوزد. او گمان مىكرد هرگز به زندگى جهان ديگر باز نخواهد گشت.» ۳ - زنجيرهاى آويخته بر گردنگرفتارى منكران معاد به غلها و زنجيرهاى آويخته بر گردن: «وان تَعجَب فَعَجَبٌ قَولُهُم اءِذا كُنّا تُربًا اءِنّا لَفى خَلقٍ جَديدٍ اولكَ الَّذينَ كَفَروا بِرَبّهِم واولكَ الاغللُ فى اعناقِهِم واولكَ اصحبُ النّارِ هُم فيها خلِدون؛و اگر ازچيزى در شگفتى فرو مىروى، عجيب گفتار آنهاست كه مىگويند: آيا هنگامى كه ما خاك شديم، بار ديگر زنده مىشويم و به خلقت جديدى باز مىگرديم؟! آنهاكسانى هستند كه به پروردگارشان كافر شدهاند؛ و غل و زنجيرها در گردنشان است؛ و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند.» ۴ - باد سوزان و آب داغباد سوزان و آب داغ و سايهاى از دود سياه كيفر منكران معاد: «واصحبُ الشّمالِ ما اصحبُ الشّمال ء • فى سَمومٍ وحَميم ء • وظِلّمِن يَحموم ء • لا بارِدٍ ولا كَريم ء • وكانوا يَقولونَ اذا مِتنا وكُنّا تُرابًا وعِظمًا اءِنّا لَمَبعوثون؛ و اصحاب شمال، چه اصحاب شمالى (كه نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده شده) آنها در ميان بادهاى كُشنده و آب سوزان قرار دارند، و در سايه دودهاى متراكم و آتش زا! سايهاى كه نه خنك است و نه آرامبخش. و مىگفتند: هنگامى كه ما مُرديم و خاك و استخوان شديم، آيا برانگيخته خواهيم شد؟!» ۵ - عذاب ابدی در دوزخانكار معاد و حيات مجدّد انسانها، مايه گرفتارى به شکنجه و عذاب ابدی در دوزخ: ۱. «وان تَعجَب فَعَجَبٌ قَولُهُم اءِذا كُنّا تُربًا اءِنّا لَفى خَلقٍ جَديدٍ اولكَ الَّذينَ كَفَروا بِرَبّهِم واولكَ الاغللُ فى اعناقِهِم واولكَ اصحبُ النّارِ هُم فيها خلِدون؛و اگر ازچيزى در شگفتى فرو مىروى، عجيب گفتار آنهاست كه مىگويند: آيا هنگامى كه ما خاک شديم، بار ديگر زنده مىشويم و به خلقت جديدى باز مىگرديم؟! آنها كسانى هستند كه به پروردگارشان كافر شدهاند؛ و غل و زنجيرها در گردنشان است؛ و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند.» ۲. «ولَو شِئنا لَأتَينا كُلَّ نَفسٍ هُدها ولكِن حَقَّ القَولُ مِنّى لَاملَانَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ والنّاسِ اجمَعين ء • فَذوقوا بِما نَسيتُم لِقاءَ يَومِكُم هذا انّا نَسينكُم وذوقوا عَذابَ الخُلدِ بِما كُنتُم تَعمَلون؛ و اگر مىخواستيم به هر انسانى هدايت لازمش را از روى اجبار بدهيم مىداديم؛ ولى من آنها را آزاد گذاردهام و سخن و وعدهام حق است كه دوزخ را از افراد بىايمان و گنهكار از جنّ و انس همگى پر كنم! (و به آنها مىگويم:) بچشيد (عذاب جهنم را)! بخاطر اينكه ديدار امروزتان را فراموش كرديد، ما نيز شما را فراموش كرديم؛ و بچشيد عذاب جاودان رابخاطر آنچه كه انجام مىداديد!» ۳. «وقيلَ اليَومَ نَنسكُم كَما نَسيتُم لِقاءَ يَومِكُم هذا ومَأوكُمُ النّارُ وما لَكُم مِن نصِرين ء • ذلِكُم بِانَّكُمُ اتَّخَذتُم ءايتِ اللَّهِ هُزُوًا وغَرَّتكُمُ الحَيوةُ الدُّنيا فَاليَومَ لا يُخرَجونَ مِنها ولا هُم يُستَعتَبون؛ و به آنها گفته مىشود: امروز شما را فراموش مىكنيم همانگونه كه شما ديدار امروزتان را فراموش كرديد؛ و جايگاه شما دوزخ است و هيچ ياورى نداريد. اين بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد و زندگى دنيا شما را فريب داد. امروز نه آنان از دوزخ بيرون آورده مىشوند، و نه هيچگونه عذرى از آنها پذيرفته مىشود.» ۶ - پانویس۷ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۸، ص۳۷۴، برگرفته از مقاله «کیفر انکار معاد». |